چه چیزی یک جامعه را پایدارتر می کند؟ مشکلات مکرر



از امپراتوری روم تا تمدن مایاها، تاریخ پر از فروپاشی اجتماعی است. به طور سنتی، مورخان این انحطاط ها را به صورت کیفی مورد مطالعه قرار می دهند و در فراز و نشیب های جوامع فردی فرو می روند.

اما دانشمندانی مانند فیلیپ ریریس رویکرد گسترده تری را در پیش گرفته اند و به دنبال الگوهای پایدار رفتار انسان در مقیاس وسیع تری از زمان و مکان هستند. که در مطالعه این روش‌ها به دکتر رییس و همکارانش اجازه داد تا به یک سوال عمیق پاسخ دهند: چرا برخی از جوامع نسبت به دیگران انعطاف‌پذیرتر هستند؟

این مطالعه که در ژورنال نیچر منتشر شد، 16 جامعه پراکنده در سراسر جهان را در مکان هایی مانند یوکان و مناطق دورافتاده استرالیا مقایسه کرد. محققان با استفاده از مدل‌های آماری قدرتمند، سوابق باستان‌شناسی 30000 ساله را تجزیه و تحلیل کردند و تأثیر جنگ‌ها، قحطی‌ها و تغییرات آب و هوایی را ردیابی کردند. آنها دریافتند که رکودهای هوازدگی جوامع را قادر می سازد تا شوک های آینده را سریعتر تحمل کنند. هر چه جامعه بیشتر از آنها عبور کند، در نهایت انعطاف پذیرتر می شود.

دکتر ریریس، باستان شناس در دانشگاه بورنموث انگلستان، می گوید: «با گذشت زمان، اساساً کمتر رنج خواهید برد. هیچ تمایلی برای فروپاشی کامل وجود ندارد.»

محققان با استفاده از روشی که باستان شناسان زمان را تعریف می کنند، تاریخ جوامع را ردیابی می کنند. بیشتر مواد آلی، اعم از زغال چوب یا صدف‌های دریایی، حاوی رگه‌هایی از کربن رادیواکتیو ۱۴ هستند که به تدریج طی هزاران سال تجزیه می‌شود. با اندازه گیری کربن 14 باقی مانده در یک محوطه باستان شناسی، محققان می توانند سن آن را تخمین بزنند.

این رویکرد همچنین می تواند تغییرات جمعیت را ردیابی کند. همانطور که گروه های انسانی رشد کردند، چوب های بیشتری سوزاندند، غذای بیشتری خوردند و زباله های بیشتری را پشت سر گذاشتند، که همه آنها می توانند تاریخ گذاری شوند. با کوچک شدن این گروه ها، تعداد سایت های آنها کمتر می شود.

دکتر رییس و همکارانش اطلاعاتی را در مورد بیش از 40000 اندازه گیری کربن 14 از 16 جمعیت جمع آوری کردند. آنها سپس همه جوامع را برای نشانه هایی از سقوط ناگهانی و بازگشت های بزرگ بررسی کردند.

هر جمعیتی دچار کاهش شد. برخی از آنها تنها چند نسل دوام آوردند، در حالی که برخی دیگر بسیار بیشتر دوام آوردند. حدود 8200 سال پیش، خاورمیانه دچار فروپاشی جمعیت شد و بیش از 2000 سال بهبود نیافت.

شیوه های زندگی مردم به ریتم های متفاوتی از فروپاشی و رشد منجر شد. جوامعی که دامپروری می کردند یا زمین را پرورش می دادند سریعتر رشد کردند، اما مستعد انحطاط نیز شدند. دکتر رییس حدس می‌زند که رشد محصولات کشاورزی یا گله‌داری حیوانات، انسان‌ها را در برابر تغییرات آب و هوایی آسیب‌پذیرتر کرده است.

جان هالدون، مورخ پرینستون که در مطالعه جدید شرکت نداشت، از اینکه چه تعداد از کاهش ها با تغییرات آب و هوایی همزمان شده بود، شگفت زده شد. او گفت: «آنچه به ما می گوید این است که آب و هوا بزرگترین نقطه ضعف ما است.

دکتر رییس و همکارانش به دنبال عواملی بودند که توضیح دهد چرا جوامع در برخی موارد دچار افت طولانی و عمیق شده‌اند، در حالی که سایرین کاهش جمعیت کمتری را متحمل می‌شوند و سریع‌تر بهبود می‌یابند.

یکی از ویژگی هایی که به چشم می خورد، فراوانی افت ها بود. ممکن است انتظار داشته باشید که گذر از بسیاری از این موارد، جوامع را خسته کند و آنها را در برابر فجایع جدید آسیب پذیرتر کند. اما به نظر می رسد برعکس این اتفاق افتاده است. جوامعی که رکودهای مکرر را تجربه کرده‌اند، انعطاف‌پذیرتر شده‌اند، رکود ملایم‌تری و بهبودی سریع‌تری را تجربه می‌کنند.

این مطالعه نشان می دهد که جوامع در شبه جزیره کره، دشت های مرکزی چین و دریای کارائیب، به ویژه، ظرفیت افزایش یافته ای را برای بازیابی نشان می دهند.

الگوی افزایش انعطاف‌پذیری در مواجهه با عوامل استرس‌زای مکرر مشابه چیزی است که بوم‌شناسان هنگام نگاه کردن به تاریخ جنگل‌ها می‌بینند. اکوسیستم هایی که دچار اختلالات مکرر می شوند، مقاوم ترین آنها هستند. البته مردم درخت نیستند، بنابراین دکتر رییس و همکارانش مطمئن نیستند که چرا جوامع نیز این الگو را نشان می دهند.

دکتر رییس حدس می‌زند که در دوران رکود، جوامع یاد می‌گیرند که چگونه زنده بمانند و سپس آن دانش را به نسل‌های آینده منتقل کنند.

او گفت: «این منجر به پذیرش نوآوری‌ها – یا فناوری‌ها، یا شیوه‌ها، یا رفتارها، یا دانش فنی یا سنت‌ها – شد که به آنها اجازه داد دفعه بعد که اتفاق بدی افتاد بهتر عمل کنند.»

امروزه که سیاره زمین وارد بحران اقلیمی شده است، تعدادی از محققان به دنبال درس هایی از تاریخ هستند. دکتر رییس تمایلی به ارائه مشاوره بر اساس تحلیل جدید نداشت. اگر تمدن در آستانه یک فروپاشی 500 ساله باشد، دانستن اینکه ممکن است 1000 سال گذشته باشد چندان راحت نخواهد بود.

او گفت: «ما باید در مورد موفقیتی که در مورد آن صحبت می کنیم، شفاف باشیم.

دکتر هالدون موافق است که استفاده از چنین تاریخ عمیقی برای تصمیم گیری در مورد سیاست های فعلی که تمایل به تمرکز بر آینده نزدیک دارند دشوار است.

دکتر هالدون گفت: «ممکن است کاملاً درست بگویند که این روشی است که جوامع برای 100000 سال رفتار کرده اند، اما در حال حاضر به ما کمکی نخواهد کرد. اگر می‌توانستیم برای 50000 سال آینده برنامه‌ریزی کنیم، در مکان بسیار خوبی قرار می‌گرفتیم.»



Source link